حربه شیطان برای دشمنی

زاهدی با عده ای از مؤمنان از کوچه ای می گذشت. صدای بگومگوی دو نفر توجه آنها را به خود جلب کرد. نگاه کردند و دیدند که دو نفر با هم مشاجره می کنند.
یکی از آنها با صدای بلند داد زده و با الفاظ رکیک طرف خود را مورد خطاب قرار داده و حرفهای ناشایست می زد و...
دومی که مردی دانا و فهیم و مؤمن بود او را به آرامش دعوت می کرد و با القاب خوب او را صدا می زد و می گفت: آقاجان، برادر عزیز! آرام باش، چرا توهین می کنی؟! منطق داشته باشیم و این مشکل را با آرامش و انصاف حل کنیم.
اولی با عصبانیت ادامه داد: حرف نزن! تو آدم نیستی! چنان می زنمت که از جایت بلند نشوی... فلان فلان شده...
چند نفری در اطراف این دو نفر جمع شده بودند و آنها را دعوت به آرامش می کردند... یکی از بین آنها به مرد دومی گفت:
کلوخ انداز را پاداش سنگ است! او به تو توهین می کند و تو به او برادر و آقا می گویی؟!
در این حین زاهد و مؤمنان همراهش به نزد طرفین دعوا رسیدند. زاهد خطاب به مدعی گفت:
آرام باش! هر حق و حقوقی که از تو ضایع شده است را من می پردازم.
مرد گفت: ولی...
زاهد گفت: ولی ندارد... به مشاجره پایان بده! اکنون که تو به طرف مقابلت الفاظ ناشایست می گفتی شیاطین در اطرافت جمع شده بودند و تو را به سوی گناه و آتش می کشیدند، به خودت رحم کن! مگر نمی دانی شیطان بوسیله حرفهای زشت بین انسانها فتنه می کند؟!(1)
سپس خطاب به فردی که می گفت: مقابله به مثل کن و تو هم به او ناسزا بگو گفت:
امر به منکر می کنی برادر؟!
مگر نمی دانی که ناسزا و دشنام گفتن، حتی به کفار و مشرکان نیز درست نیست چه رسد به مؤمنان؟ حضرت علی(ع) خطاب به یارانش در جنگ صفین فرمود: من خوش ندارم که شما به دشمنانتان ناسزاگویی کنید...(2)
خداوند متعال نیز در این باره فرموده اند:
ولاتسبواالذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم (به معبود) کسانی که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز مقابله به مثل کنند و) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند...(3)
سپس زاهد به طرفین درگیری گفت: با من بیایید تا انشاءالله الرحمن مشکل شما را بدون دعوا و جنجال و گناه حل کنم.
مشاجره پایان گرفت و طرفین برای رفع کدورت همراه زاهد شدند.
ــــــــــــــــــــــ
1- اسراء 53 و انعام 121
2- نهج البلاغه خطبه 206
3- انعام 108

منبع:رزنامه کیهان