جریمه به خاطر گوش کردن به حرف امام ( ره )
به گزارش مشرق به نقل از فارس، کتاب «نورالدین پسر ایران» خاطرات نورالدین عافی از هشتادماه حضور در جبهه است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار کتاب شد.
در آخرین روزهای بهمن سال 1390 نیز دستنوشته رهبر انقلاب روی این کتاب منتشر شد که باعث نایابی اثر هم شد.
خبرگزاری فارس، به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این اثر بخشهایی از کتاب را منتشر میکند.
*ششماه زندان برای سه ماه غیبت خدمت سربازی که در جبهه بودم
دیگر همه چیز تمام شده بود. ظاهراً وقتش رسیده بود به مشکلات خانواده و درمان خودم برسم، دنبال کار باشم و باری از مشکلات خانوادهام بردارم. پیگیر تسویه حسابم شدم. البته قبلاً پیگیر کارت پایان خدمتم شده بودم و آن را با جریاناتی گرفته بودم؛ در فواصل عملیاتها گاهی که حوصلهاش را داشتم پیگیر کارت پایان خدمتم میشدم. با توجه به مجروحیتهایم از خدمت معاف بودم، علاوه بر این سالها در جبهه بودم و میتوانستند آنها را به جای خدمت وظیفهام حساب کنند اما گوش کسی بدهکار این حرفها نبود! چند بار به کمیسیون پزشکی ارتش رفتم اما هر بار دست خالی برگشتم تا این که یک روز خودم را به اتاق دکتر رساندم و گفتم که مرا برای خدمت نوشتهاند. با تعجب نگاهم کرد و گفت: «کی نوشته؟» پرونده را دید و فهمید خودش نوشته! به مقر ژاندارمری معرفی شدم. اتفاقاً یکی از نیروهایی که در کردستان با هم بودیم به اسم «یونس» آنجا گروهبان بود، مرا شناخت و تحویلم گرفت. گفتند: «سه ماه غیبت داری، باید شما را به پلیس قضایی معرفی کنیم! آنجا دادگاه تشکیل میدهند و مینویسند این برادر در جبهه بوده، نامه را برای ما میآوری و ما کارت شما را تحویل میدهیم.»
* جریمه به خاطر گوش کردن به حرف امام!
مسئول پلیس قضایی روحانی بود، یک نگاه به نامه کرد، یک نگاه به من و پرسید: «این مدت کجا بودی؟ چرا غیبت کردی؟»
- اون موقع من در بدر بودم. زخمی هم بودم!
- کی به تو گفته بود به جبهه بری؟!
ناراحت شدم. گفتم «من به دستور امام رفتم جبهه!» با وقاحت گفت: «خب! امام بیاید جواب بدهد!»
خیلی سوختم! هنوز امام بود و اینها اینطوری میکردند! گفتم: «گناه من هرچی هست بنویسید یا زندان برم یا جریمه بدم!»
گفت: «شش ماه زندان داری! برای هر یک ماه غیبت، دو ماه زندان!»
با عصبانیت گفتم: «عیبی نداره!» ادامه داد: چون پسر خوبی هستی از زندان میگذریم. دو هزار تومان برایت جریمه مینویسیم!» نوشت و برگشتم. پولی هم نداشتم. شب قضیه را به پدرم گفتم. بیچاره آتش گرفته بود. میگفت: «ببین رفته جانش را گذاشته، تو کوه و دشت مونده، حالا آمده باید برای خدمتش جریمه هم بده!» بالاخره پول تهیه کردیم و صبح رفتم بانک. از آنجا یک راست رفتم پلیس قضایی. نفر اول بودم و هفت، هشت نفر بعد از من آمدند. بعد هم آن روحانی آمد و به من که رسید سلام داد ولی جواب ندادم. رفتم تو. گفت: «برو بیرون!» دوباره آمدم بیرون و منتظر شدم تا همه کسانی که بودند رفتند و کارشان را انجام دادند. ساعت یازده و نیم شده بود که منشیاش بالاخره به من اجازه ورود داد. گفت: «پسرم شنیدی جواب سلام واجب است!»
* به نظر من شما منافق هستید
- صبح بهت سلام دادم جواب ندادی!
- من هم شنیدم که از دو طایفه سلام نگیرید یک منافقین و دیگری کفار... به نظرم شما منافق هستید!
زل زده بود توی صورتم. من هم که دلم داشت میترکید گفتم: «شما به برکت امام و رزمندهها اومدید اینجا. دارید برای خودتان حکومت میکنید! مگر شما را زمان طاغوت این دور و بر راه میدادن؟ اگر هم زمان طاغوت اینجا کار میکردید باید از آدمهای او میشدید، حالا که امام هست این کارها رو با ما میکنید؟!... نامهام را بنویس برم!» میخواست دلداریام بدهد. میگفت که میخواهند به قانون عمل کنند و این حرفها.
فردای آن روزنامه را به هنگ بردم. آنجا با احترام برخورد کردند، همیشه یک فرد نظامی به نظامی دیگر ارزش قائل میشود. ظاهراً یونس از ایام کردستان چیزهایی به هم قطارانش گفته بود، وقتی ماجرا را فهمیدند خیلی ناراحت شدند. همان کسی که مرا به پلیس قضایی فرستاده بود قسم خورد که اگر میدانستم این طوری میکنند اصلاً تو را آنجا نمیفرستادم. راهی پیدا میکردم و همینجا کارت را انجام میدادم. نتوانستم بیتفاوت بمانم، رفتم دفتر امام جمعه شهر. اول پسر آقای ملکوتی آمد پرسید چه کار دارم. گفتم که با حاجآقا کار دارم. به اتاقی راهنماییام کرد و منتظر ماندم تا آقای ملکوتی آمد و قضیه را گفتم. گفتم که با جریمه کاری ندارم اما او به راحتی میگوید: «امام بیاید پاسخگو باشد.» آقای ملکوتی گفت: «پسرم، از این آدمهای نفهم تو شهر زیادن! ولش کن!» دیدم بینتیجه است. چند روز بعد مسئول بسیج، آقای حسینی را دیدم. یکی، دو نفر از بچهها که قضیه را فهمیده بودند میگفتند به آقای حسینی بگو. رفتم و باب صحبت باز شد. وقتی مشخصات روحانی را دادم زود شناخت و بعد
* شخصی که به خط مقدم نمیرفت ولی درس اخلاق میگفت
گفت: «بابا جان این که به تو گفته چیزی نیست! من از او چیزهایی دیدهام که این کارش پیش آنها چیزی نیست!» تعجب کردم.
تعریف کرد که یک روز چند روحانی برای تبلیغات به پادگان شهید باکری دزفول آمدند، معمولاً روحانیها را برای اقامه نماز یا صحبت و تبلیغات به گردانها میفرستادیم. صبح حرکت کردیم به طرف نیروها که آن طرف اروند مستقر بودند. در سه راهی اندیمشک به اهواز همین مثلاً روحانی از من پرسید: «آقای حسینی کجا میریم؟» گفتم: «به طرف فاو.» تا اسم فاو را شنید گفت: «آقای حسینی من به اسم فاو نیامدم، من برای دزفول آمدم. مرا برگردان ببر لشکر!» من هم گفتم: «حاجآقا راه ما این طرفه. شما لطف کن پیاده شود برو اونور جاده. از آن سه راهی به هر ماشینی 50 تومانی بدی تو را به دزفول میرساند!» او پیاده شد و ما رفتیم. دو، سه روز بین بچهها بودیم. با دیگر روحانیون سری به خط زدیم و برگشتیم. دیدیم بعله... این آقا هم در چادر ستاد است! ما روحانیان را طبق برنامه به گردانها فرستادیم، گردانهای سیدالشهدا، قاسم، ابوالفضل، ادوات و... همه رفتند و فقط ماند این آقا که خودش گفت: «آقای حسینی! منو بدید به گردان امام حسین. اونجا درس اخلاق بدم!» گفتم: «حاجآقا! شما که میخواهید به گردان امام حسین درس اخلاق بدید همه نیروهای اون گردان این درس رو تموم کردن!» این را که شنید گفت: «پس من به تبریز برمیگردم!» و برگشت. کل حضور او در دزفول شش، هفت روز طول کشیده بود با آن شرایط. اما برای همان از ما نامه گرفت و همان سال به خاطر جبههاش به مکه رفت! آقاسید! تو با همچین آدمی طرف هستی! قضاوت کن که میخواهی دنبال این قصه را بگیری یا نه؟ معلوم بود که از خیرش گذشتم!
فرارسیدن 21 فروردین ماه سالروز شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی، بهانهای شد تا خاطراتی از این امیر دلاور ارتش توسط گروه امنیتی دفاعی فارس منتشر شود.
امیر شجاع سپاه اسلام در شهریورماه سال 1372 با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شده بود در تاریخ 16 فروردین 1378 همزمان با عید غدیر خم با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری نایل آمد.
شهید علی صیاد شیرازی در بامداد 21 فروردین 1378، در حال خروج از منزل، توسط منافقین مسلح در پوشش رفتهگر، در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید و منافقین کوردل، رسماً اقدام به این جنایت را به عهده گرفتند.
* تاثیر روحانیون در جبهه ها از نگاه صیاد
حجتالاسلام محمدطاهر حبیبی از مسئولین وقت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با اشاره به توجه شهید صیاد شیرازی به نقش روحانیت در دفاع مقدس میگوید: شهید صیاد شیرازی نقش روحانیون را در دفاع مقدس بسیار موثر میدانست و میگفت "نقش یک روحانی و تاثیرگذاریاش بیشتر از چندین تانک برای من است و به جای تانک به من روحانی بدهید."
* تقابل ناکام بنیصدر با صیاد شیرازی
حجتالاسلام محمدطاهر حبیبی با ذکر خاطره دیگری از این شهید بزرگوار، اظهار داشت: بنیصدر در زمان تصدی مسئولیتش به دنبال انزوای روحانیت بود و در ارتش با نیروهای انقلابی و ارتشی درگیر میشد.
وی ادامه داد: بنی صدر در یک جلسه در دزفول در حضور شهید صیاد شیرازی و شهید چمران به امام خمینی(ره) اهانت کرد که شهید صیاد شیرازی با او درگیر شد که بنیصدر در آن زمان گفت صیاد باید از ارتش اخراج شود، ولی شهید فلاحی اعلام کرد اخراج، مراتب خاص خود را دارد و موضوع به حاج احمد خمینی گفته شد. در این زمان بنیصدر وقتی دید برای این کار پشتبیانی ندارد از موضوع صرفنظر کرد.
* روزی که صیاد برای نماز صبح فراخوان داد
امیر مسلم بهادری معاون نظامی سابق حجتالاسلام صفایی نیز خاطرهای از تاکید شهید صیاد شیرازی به برپایی نماز جماعت ذکر کرد.
یک روز در یکی از قرارگاهها شهید صیاد شیرازی از من پرسید که فلانی میزان شرکت رزمندهها در نماز جماعت به چه صورت است؟ من به ایشان گفتم اکثر رزمندهها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت میکنند ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.
در این زمان شهید صیاد به من گفت به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند و من این کار را کردم.
صبح همه در حسینیه حاضر شدند و شهید صیاد بلند شد و گفت: برادران، شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان شما را به نماز جماعت میخواند، توجه نمیکنید!
روحمان با یادش شاد
بهترین تصمیم رئیس جمهور آمریکا از دید امام ( ره )
برنامه اسلام؛ «لاتظلمون و لاتظلمون»
ملت اسلام پیرو مکتبى است که برنامه آن مکتب، خلاصه مىشود در دو کلمه؛ «لاتظلمون و لاتظلمون». ما تحت رهبرى پیغمبر اسلام(ص) این دو کلمه را مى خواهیم اجرا کنیم؛ «نه ظالم باشیم و نه مظلوم». (1)ما در طول تاریخ، مظلوم بودیم؛ از همه جهات مظلوم بودیم. ما امروز مى خواهیم که مظلوم نباشیم و ظالم هم نباشیم.(2) ما بشردوست هستیم و پیغمبر عظیمالشأن ما(ص) بشردوست بود و براى بشر زحمتها و تحمل مشاق کرد و ما هم پیروى از آن دستور مى کنیم و با همه اقشار بشر روابط حسنه داریم؛ به شرط اینکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد.(3)
روابط حسنه فرع بر احترام متقابل
احکام اسلام، احکامى است مسالمت آمیز و مى خواهیم همه قشرها، مسالمت آمیز باشند. ما مى خواهیم با کسانى که مى خواهند با ما روابط دوستانه داشته باشند، روابط دوستانه داشته باشیم. روابط حسنه و روابط اقتصادى و سیاسى موکول است به (اینکه) احترام متقابل رعایت شود.(4)
ما با هیچ ملتى بد نیستیم، اسلام براى تمام ملل آمده، براى ناس (آمده)؛ «یا ایها الناس»، اسلام براى همه است، دلسوز براى بشر است، ما هم تابع اسلامیم، ما هم دلسوزیم براى بشر، ما با هر کس که با ما به طور انسانى رفتار کند، با او دوستیم، اما ما را حساب کنند، ما را از موش بدتر نکنند که دواهاى خودشان را روى ما امتحان کنند. ما چه صحبتى با اینها داریم، بنشینیم با اینها چه بگوییم.(5)
سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است
آنهایى که به ما اشکال مى کنند که شما چرا با این قدرتهاى فاسد سازش نمىکنید، آنها از باب این که همه چیز را با چشم مادى ملاحظه مىکنند، (همه چیز) را با چشم طبیعى، حل و فصل مى کنند. آنها نمى دانند که انبیاى خدا چه رویه اى داشتند، با ظالم چطور برخورد مى کردند، یا مى دانند و خودشان را به کورى و کرى زدند. سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهایى که به ما مى گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم، یعنى این که دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأى تمام انبیا است.(6)
اصول روابط سیاسى و خارجى ما
ما هرگز داخل درهاى بسته زندگى نمى کنیم، ولى این درها را نیز براى استعمارگران باز نمى نماییم. روابط خارجى ما بر اساس حفظ آزادى، استقلال و حفظ مصالح و منافع اسلام و مسلمین است و بر این اساس، هر کشورى که مایل باشد، با احترام متقابل عمل مى کنیم.(7) (ما مى خواهیم) با همه دولتها رابطه داشته باشیم، یعنى رابطه دوستانه، نه روابط بین ارباب و رعیت.(8) ما مى خواهیم با همه ملتهاى عالم دوست باشیم، مى خواهیم با همه دولتهاى عالم - به حسب طبع اولى - دوست باشیم، مى خواهیم که روابط حسنه، با احترام متقابل نسبت به همه داشته باشیم، مگر اینکه دولتهایى باشند که با ما خلاف رفتار کرده باشند و بخواهند به ما ظلم بکنند، تحمیل بکنند، سلطه جویى کنند بر ما که ما با آنها مخالف هستیم و هرگز اجازه نخواهیم داد که آنها دخالتى در مملکت ما بکنند و آن سلطه جویى هایى که آن وقت کردند، بکنند و البته (ما) با آنها نمى توانیم روابط داشته باشیم.(9)
خوى استکبارى
مستکبرین، جهان را از آن دید خاص خود استکبارى و آن بیمارى روحى که در آنها هست، نگاه مى کنند و این بیمارى موجب این شده است که اینها توده هاى بزرگ ملّتها را از جهان حساب نمى کنند.(10) آنها فکر مى کنند که هر کس مصالح (آنها) را در نظر گرفت و گاو شیرده شد، وحشى نیست! اما آن که از فرمان(شان) سرکشى کرد، وحشى است!(11)
اخیرا شنیدید که رئیس جمهور آمریکا گفته است که کشور ایران یا رژیم ایران، وحشى هستند. اگر مقصود از وحشى این است که رام نیستند در مقابل آن چیزهایى که شما مى خواهید (و) گاو شیرده نیستند، اسمش را وحشى مى گذارید، بگذارید. در منطق آنها وحشى این است که رام آنها نباشد.(12)
آمریکا؛ دشمن شماره یک مردم مستضعف
مهمترین و دردآورترین مسألهاى که ملتهاى اسلامى و غیر اسلامى کشورهاى تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریکا است. دولت آمریکا به عنوان قدرتمندترین کشورهاى جهان، براى بیشتر بلعیدن ذخایر مادى کشورهاى تحت سلطه، از هیچ کوششى فروگذار نمى کند. آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا براى سیطره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خویش بر جهان زیر سلطه، از هیج جنایتى خوددارى نمىنماید. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیله صهیونیسم بین الملل سازماندهى مى گردد، استثمار مى نماید. او با ایادى مرموز و خیانتکارش، چنان خون مردم بى پناه را مى مکد که گویى در جهان، هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.(13)
تنها کار آمریکا به صلاح ملت مظلوم
ملت شریف ایران! اگر کارتر در عمر خود، یک کار کرده باشد (که) بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت به پاخاسته براى رهایى از چنگال چپاولگران بین المللى با یک چپاولگر عالم خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک مى گیریم، چون که این قطع رابطه دلیلى بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران، این طلیعه پیروزى نهایى را که ابرقدرت سفاکى را وادار به قطع رابطه یعنى خاتمه دادن به چپاولگرى ها کرده است، اگر جشن بگیرد، حق دارد.(14)
(آرى،) ملت شریف مجاهد ما، این قطع روابط را به فال نیک گرفته و از مشکلاتى که در این قطع روابط به وجود آید، استقبال مى کند و هراس ندارد. آن روز براى ملت ما خطرناک است که روابطى نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود.(15)
جنگ و تحریم؛ به خاطر قطع رابطه!
ایران که خواسته است از هر جهت با این شیطان بزرگ قطع رابطه کند، امروز گرفتار جنگهاى تحمیلى است. آمریکا عراق را وادار نموده است خون جوانان ما را بریزد و سایر کشورهاى تحت نفوذش را وادار نموده است تا ما را با حصر اقتصادى از پاى درآورد.
اگر ما با آمریکا و یا سایر ابرقدرتها و قدرتها کنار آمده بودیم، گرفتار این مصایب نبودیم، ولى مردم ما دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند تن به خوارى و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگى ننگین ترجیح مىدهند.(16)
رابطه با آمریکا را مىخواهیم چه بکنیم؟!
ما روابط با آمریکا را مىخواهیم چه بکنیم؟ روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است، روابط یک غارتشده با یک غارتگر است. ما مىخواهیم چه کنیم؟ آنها میل دارند که با ما روابط (داشته باشند)، آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند، ما چه احتیاجى به آمریکا داریم؟ آمریکا آن طرف دنیا است. آنها مىخواهند که اینجا بازار داشته باشند. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند.
ما هیچ توقع نداریم که دولت آمریکا یا سایر دوَل ابرقدرت، آنهایى که مىخواهند منافع ما را ببرند، حالا که ما دست آنها را کوتاه کردهایم، بیایند تشکر هم بکنند! البته نباید هم بکنند؛ خیلى هم اظهار تأسف باید بکنند.(17)
هم نوکر باشیم و هم چیزى بدهیم!!!
ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم، دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم، رابطه اش را با ما قطع مى کند. ما از خدا مى خواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را براى خاطر اینکه رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم، نخواهیم پذیرفت. شرافتى نیست رابطه داشتن با امثال آمریکا.
دولت آمریکا معالأسف الآن یک شرافت انسانى ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانى اش با آن رابطه داشته باشیم. دولت آمریکا این است که دارید مى بینید؛ مظلوم را در هر جا پیدا مى کند، پوست مىکند. هر جا بتواند، مىرود و بمب سرشان مى ریزد. هر چه بتواند، ذخایر ملتها را مى برد. ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم، بهتر این است با آنهایى که مى خواهند ما را بچاپند، رابطه نداشته باشیم تا یک وقتى که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم.
اگر وضع اینطور باشد، ما مى خواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم براى اینکه نوکرى کنیم؟! پیشقدم بشویم براى اینکه هم نوکرى کنیم، هم همه چیزمان را تقدیم کنیم؟! آن وقت نوکر که مى گرفتند یک اجرتى به او مى دادند. اینها نوکر مى گیرند و همه چیزش را هم مى گیرند. ما مى خواهیم چه کنیم؟ با اینها رابطه داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم.(18)
رابطه گرگ و بره را مى خواهیم چه کنیم؟!
آقاى کارتر و امثال او الآن تمام همّشان این است که دوباره آن مسائل را برگردانند که در زمان شاه مخلوع بود، لکن این یک آرزویى است که این ابرقدرتها باید به گور ببرند. ایران دیگر اجازه نمى دهد که اینها در آن دخالت بکنند. ما مى خواهیم چه کنیم؟ روابط داشته باشیم با آنهایى که مى خواهند ما را بچاپند؟ رابطه ما با آنها غیر از این است که رابطه چپاولگر و چپاولشو است؟ براى چه ما مى خواهیم این را؟(19) من کرارا گوشزد نمودهام که رابطه ما با امثال آمریکا، رابطه ملّت مظلوم با جهانخواران است.(20) روابط ما با آمریکا مثل رابطه بره با گرگ است، رابطه صلاحمندى براى بره نیست.(21)
«آقایى و نوکرى» را نمى توانیم بپذیریم
این نحو روابطى که آمریکا با ما تاکنون داشته است، قابل قبول نیست.(22) آمریکا مى خواهد که همه کشورها را زیر نفوذ خود داشته باشد، ولى ما چنین تصورى را نمى توانیم بپذیریم و ملّت از آن خسته شده است.(23) در زمان سابق، روابط یکطرفه بود؛ آقایى و نوکرى. وقتى سفیرى از انگلستان یا آمریکا مى آمد، کسى جرأت نمى کرد حتى کلمه اى برخلاف مصالح آنها بگوید، ولى ایرانِ امروز اینطور نیست.(24)
آمریکا دوست نمى خواهد، خادمِ ذلیل مى خواهد
آمریکا چه منافعى مىتواند در اینجا داشته باشد جز منابع زرخیز شما؟ و چه دوستانى مىتواند اینجا داشته باشد جز آنهایى که به عنوان دوستى، خدمتگزار هستند؟ آمریکا دوست نمى خواهد، آمریکا خدمتگزار مى خواهد. آمریکا خدمت گزارانى مى خواهد که منافع ملتشان را تقدیم بکنند و در عین حال، ذلت را (بر) خودشان بار بیاورند (و) تحمل کنند. ما، ملت ما و دولت ما ایستاده ایم و در مقابل هر سلطه جویى ایستاده ایم و تا آن وقت که توان داریم، مخالفت مى کنیم.(25)
ما براى حیات زیر سلطه غیر، ارزش قائل نیستیم
ما براى حیات زیر سلطه غیر، ارزش قائل نیستیم. ما ارزش حیات را به آزادى و استقلال مىدانیم. دستورات مذهبى ما که مترقى ترین دستورات است، راه ما را معین فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبرى بزرگمرد دنیا، محمد(ص) با تمام قدرتهایى که بخواهند تجاوز کنند به مملکت ما، مبارزه خواهیم کرد. امروز مثل روزهاى سابق نیست که یک نفر بر یک امت سلطه داشته باشد و این یک نفر هم دست نشانده اجانب باشد و بخواهند به مملکت ما با دست او خیانت و تجاوز کنند. امروز اراده ملت است و ملت با اراده قوى خود و ایمان به دستورات اسلامى موظف است که هر قدرتى باشد، در دفاع از ملت، دفاع از کشور خود، با هر قدرتى مبارزه کند.(26)
تا وضع بدین منوال است؛ رابطه هرگز
باید ببینیم آمریکا خودش در آینده چه نقشى دارد. اگر آمریکا بخواهد همانطور که حالا با ملت ایران معامله مىکند، با ما رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است. اگر چنانچه آمریکا به دولت ایران احترام بگذارد، ما هم با همان احترام متقابل عمل مى کنیم و با او به طور عادلانه - که نه به او ظلم کنیم و نه به ما ظلم کند - رفتار خواهیم کرد.(27)
روابط ما با آمریکا و همچنان با سایر کشورهاى جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود. ما براى آمریکا حق تعیین سرنوشت خود را قائل نخواهیم بود. آنچه تا به حال، دولتهاى گذشته در آمریکا و اکنون انجام داد و مى دهد، نشان مى دهد که هنوز به تمام وسایل متوسل مى شوند که (نظام اسلامى) را براى تأمین منافع خودشان (از بین ببرند و رژیم غیر اسلامى را برگردانند) و لذا هنوز حالت خصمانه نسبت به نهضت اسلامى کنونى (را) دارند. تا وضع به این منوال است، نظر ما نیز نسبت به سیاست آمریکا نظرى منفى است. البته ما حساب ملت آمریکا را با دولت آمریکا جدا کرده و مىکنیم و از ملت آمریکا مى خواهیم که از نهضت اسلامى ایران پشتیبانى کنند.(28)
ما تا آخر ایستاده ایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان (و فلسطین) و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که آمریکا این طور است و اسرائیل هست، ما با آنها نمى توانیم زندگى بکنیم.(29)
ملت از کید آمریکا غافل نباشد
ملت باید بیدار باشد. از کید آمریکا غافل نباید شد! آمریکایى که سیلى خورده است از شما، آمریکایى که دل بسته بود به ایران و نفت ایران و ذخایر ایران، این آمریکا را شما بیرونش کردید. غافل نباشید که یک قدرتى است و داراى یک بست و بندهایى هست. لکن تا شما بیدارید و زنده اید و ایستاده اید، کارى نمى توانند بکنند. باید ملت ما توجه داشته باشد با همان قدرت ایمانى که داشت، با همان قدرت اسلامى که داشت که خودش را براى خدا مى داند و خودش را فداى اسلام مى کند، بایستد و متوجه باشد که اگر در صحنه باشید و بایستید و هر کدام وظیفه خودتان (را) بدانید که حفظ بکنید کشور خودتان را و برادران خودتان را حفظ بکنید، هیچ قدرتى نمى تواند این کار را بکند. مهم این است که شما ایستاده باشید و قائم به امر باشید و حکومت را از خودتان جدا ندانید و ننشینید به اینکه همه کارها را باید حکومت بکند، خیر! شما هم وظیفه دارید، من هم (وظیفه) دارم، حکومت هم وظیفه دارد.(30)
کاخ سیاه آمریکا هم بداند
اداره کنندگان کاخ سفید باید بدانند که دنیا عوض شده است و قدرتهاى شیطانى از حربه هاى استعمارى کهنه و نو خلع سلاح شده اند. کارگزاران سیاست آمریکا باید طرز تفکر و سیاستهاى خود را تغییر دهند و گمان نکنند اداره کل جهان در دست آنها است و همه کشورها چشم و گوش بسته در اختیار آنان هستند. باید توجه کنند که قطع رابطه و تحریم اقتصادى و لیستهاى دروغین آنها، دنیا را بر کشورى تنگ نخواهد کرد.(31)
(1و2)صحیفه امام، ج 14، صص 81 - 82
3) صحیفه امام، ج 6، ص 220
4) صحیفه امام، ج 8، ص 113
5) صحیفه امام، ج 11، صص 14 - 15
6) صحیفه امام، ج 18، ص 15
7) صحیفه امام، ج 5، ص 80
8) صحیفه امام، ج 19، ص 94
9) صحیفه امام، ج 11، ص 153
10) صحیفه امام، ج 11، ص 88
11) صحیفه امام، ج 20، ص 271
12) صحیفه امام، ج 20، ص 270
13) صحیفه امام، ج 13، ص 212
14) صحیفه امام، ج 12، ص 233
15) صحیفه امام، ج 12، ص 237
16) صحیفه امام، ج 13، ص 213
17) صحیفه امام، ج 7، ص 359
18) صحیفه امام، ج 11، صص 302 - 304
19) صحیفه امام، ج 12، صص 377 - 379
20) صحیفه امام، ج 12، ص 233
21) صحیفه امام، ج 10، ص 360
22) صحیفه امام، ج 11، ص 86
23) صحیفه امام، ج 5، ص 414
24) صحیفه امام، ج 19، ص 94
25) صحیفه امام، ج 16، ص 275
26) صحیفه امام، ج 6، صص 219 - 220
27) صحیفه امام، ج 4، ص 332
28) صحیفه امام، ج 5، ص 157
29) صحیفه امام، ج 19، ص 95
30) صحیفه امام، ج 15، ص 115
31) صحیفه امام، ج 18، ص 330
جاسوسی در لباس ورزش + تصاویر
رژیم اشغالگر اسرائیل، علاوه بر رشد در رشتههای مختلف ورزشی در رقابت با کشورهای اروپایی که از سطح بالایی در ورزش جهان برخوردارند، در طول چند سال اخیر متناسب با شرایط جنگیاش اقدام به طراحی ورزشی کرد که فراگیری آن روز به روز در سطح جهان بیشتر میشود و به واسطه ظاهر غیرنظامیاش، با مانعی برای توسعه در اکثر کشورهای جهان روبهرو نبوده است و بدین شکل سررشته نفوذی نرم در اقصی نقاط جهان برای این رژیم فراهم شده است.
کراوماگا (Krav Maga) سیستم مبارزاتی است که اسرائیلیها به عنوان پایهگذار و مروج آن، برای توسعهاش هزینه و انرژی فراوانی را پرداخت کردهاند. کراوماگا عبارتی عبری، به مفهوم "مبارزه همراه با تماس" است و مشتمل بر یک سیستم دفاع شخصی و جنگ تن به تن میباشد که از وسعت قابل توجهی برخوردار است و گفته میشود بر پایه 24 تاکتیک اصلی و 400 تکنیک و تاکتیک فرعی شکل گرفته است.
دو تصویر از ایمی اسده ار پایه گذار کراوماگا از حال حاضر و سالهای دور
این سیستم توسط ایمی اسده ار (Imi Sde-Or) یک یهودی از اسلواکی ابداع و سپس توسط "لمی لشینفیلد" ابتداً برای نیروهای پلیس و ارتش اسرائیل و در سطح پیشرفته برای نیروهای امنیتی این رژیم از جمله بخشی از نیروهای سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل (Mossad seal) به کار گرفته شد. البته فراگیری این رشته در حوزه امنیتی اسرائیل با ورود "مئیر داگان" به دفتر موساد در تل آویو و کسب عنوان دهمین رئیس موساد از سال 2002، افزایش یافت و به نظر می رسد موساد در قالب این رشته حتی بهرهبرداریهای اطلاعاتی نیز انجام میدهد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، صبح امروز در آغاز درس خارج فقه خود با اشاره به حدیث چهار از احادیث بابالرضا اظهار کرد: انسان گاهی در زندگی نهایت تلاش و کوشش را میکند که به چیزی که مدنظر است برسد ولی اسباب و شرایط اجازه رسیدن او به مقصد را نمیدهد.
وی ادامه داد: مردم در چنین مواردی دو حالت پیدا میکنند؛ برخی مایوس شده و بد و بیراه گفته و ناشکری میکنند، گرفتار افسردگی شده و عمری در این بیماری سر میکنند غافل از اینکه، با این عکسالعمل مشکلی حل نمیشود ولی عدهای اهل ایمان و راضی به رضای حق هستند اینها دسته دوم را تشکیل میدهند که روحی آرام دارند و نشاط زندگیشان محفوظ و در پیشگاه خدا ماجور هستند.
این مرجع تقلید با بیان اینکه ساختار مردم با یکدیگر متفاوت است، افزود: خداوند مصلحت افراد را با توجه به ساختار و پیکره شخصیتی آنها تعیین میکند و بنابر این خداوند طبیبی رحمان و رحیم است که دوای درد همه دست اوست.
وی تصریح کرد: راضی به رضای حق باشید و البته از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکنید اما اگر مشکلاتی پیش آمد راضی باشید و ناسپاسی نکنید چون آن طبیب واقعی میداند با شما چگونه رفتار کند.
آیتالله مکارم شیرازی گفت: وقتی راضی باشید آرامش روحی داشته و دست به خودکشی نمیزنید اما وقتی مقام رضا نباشد همه این عوارض ممکن است پیش آید.
وی تعالیم اسلام را نجات بخش زندگی دنیا و آخرت دانست و گفت: اگر به فلسفه کارها و حکمتهای الهی پی ببرید دیگر اینقدر جزع و فزع نمیکنید و میدانید حساب و کتابی در کار است.
استاد درس خارج فقه حوزه در بخش دیگری از سخنان خود از تعطیلی دروس حوزه در ایام نوروز انتقاد کرد و افزود: این تعطیلات به این صورت که دروس تا 13 فروردین تعطیل باشد، سزاوار حوزه نیست.
وی افزود: شنیدهام که برخی اساتید گفتند که ما بعد از فاطمیه درس را شروع میکنیم و حتی برخی مدارس تا آخر 13 فروردین تعطیل است، آقایانی که این کار را کردهاند بدانند بدعتهایی را در حوزه میگذارند که سابق بر این نبوده است.
آیتالله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: حوزههای علمیه، امانتهای الهی هستند که بزرگان به دست ما سپردهاند بنابراین باید سنتها را حفظ کنیم تا جوابی برای روز قیامت و پیشگاه امام عصر(عج) داشته باشیم.
وی عنوان کرد: به سهم خود میگویم که در این مسائل باید مقاومت کرد و ما به وظیفه خود در حفظ این حوزه عمل کرده و انچه باید گفت را گفتیم.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سخن یکی از مسئولان با این مضمون که«فردوسی، مکتب پیامبر را نجات داد» آن را جمله عجیب و گفت: این جمله از سوی کسانی است که درباره مکتب ایرانی داد سخن میدهند.
وی ادامه داد: این چقدر ظلم است بر علمایی که از صدر اسلام برای حفظ مکتب اسلام و تشیع زحمت کشیدند؛ شیخ طوسیها، شهید اول و شهید ثانی، مجلسیها که برای حفظ این مکتب زندانها رفته و زیر شکنجهها جان دادند.
استاد حوزه در پاسخ به این گفته مسئولان به شعر فردوسی اشاره کرد و گفت: فردوسی شاعر بزرگی است و خود در شعر مشهورش این گفته را تکذیب میکند و میگوید سی سال رنج کشیدم و زبان فارسی را زنده کردم.
وی به نظرات مختلف در مورد اهداف این افراد از بیان چنین سخنانی اشاره کرد و گفت: برخی میگویند هدف این است که با روحانیت مبارزه کنند و نقش روحانیت را کمرنگ کنند.
آیتالله مکارم شیرازی ادامه داد: برخی میگویند هدف این است که مکتب ایرانی را مقابل نظام اسلامی قرار دهند و نظام جمهوری اسلامی را کمرنگ و ما را از سایر مسلمین جدا کنند در حالیکه با وقوع این بیداری اسلامی ارتباطمان بهتر و رو به راهتر میشود.
وی در پایان خطاب به مسئولان گفت: خوب است مراقب سخنان خود باشند و بدانند این جملات چه آثار شرم و نامطلوبی دارد.
در ایام نوروز که مردم در سفر هستند، هلالاحمر و اورژانس به هموطنان خدمت میکنند و مهمترین توصیهشان رانندگی نکردن پس از خوردن غذا و خودداری از مصرف داروهای خوابآور از جمله قرص سرماخوردگی در زمان رانندگی است.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با آغاز ایام نوروز و سفرهای نوروزی پایگاههای امدادی هلالاحمر و اورژانس به همراه سازمانهای مرتبط امدادی دیگر از جمله پلیس راهور و راهداری در تسریع و ایمنی سفرهای نوروزی با ایجاد پایگاههای ثابت، موقت و سیار و بسیج نیروهای خود روند سفرهای نوروزی را برای مسافران این ایام شیرین میکنند.
هلال احمر نیز در این زمینه با ارتقاء 50 درصدی پایگاهها و تجهیزات امدادی شرایط ایمنی و امدادی را برای سفرهای ایمنتر جهت مسافران نوروزی را در جادههای سراسر کشور مهیا کرده است.
اورژانس کشور نیز در این زمینه با ایجاد پایگاههای متعدد و استفاده از اتوبوسآمبولانس، بالگردهای امدادی و در نهایت اورژانس دریایی در روند ایمنی و درمان اورژانسی به مسافران نوروزی در ایام نوروز کمک میکند.
در این راستا، برای ارزیابی و بررسی بیشتر از روند چگونگی ارائه کمکهای امدادی و درمانی خبرنگار فارس از پایگاههای متعدد جادهای هلال احمر و اورژانس تهران که به مسافران نوروزی خدمات درمانی، امدادی و راهنمایی نوروزی ارائه میدهند، گزارشی تهیه کرده است.
بازخوانی پیامهای نوروزی رهبر انقلاب از سال 69 تا 91
بخشهایی از پیامهای نوروزی ایشان از سال 69 تا 91 را در زیر میخوانید:
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 69
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 70
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 71
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 72
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 73
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 74
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 75
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 76
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال نو 77
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 78
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 79
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 80
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 81
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 82
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 83
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 84
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 85
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 86
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 87
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 88
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 89
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 90
پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال 91
بنابراین همهى مسئولین کشور، همهى دستاندرکاران عرصهى اقتصادى و همهى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایهى ایرانى» است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ماه هاشمیان
وقتی مغازه دار یهودی با «سلام» مرجع تقلید مسلمان شد
فتنه های قبل از ظهور از زبان امیر المومنین ( ع )
نگاه عارفانه به قبل از موت
حکم ازدواج با محارم در بهائیت چیست؟
نقش روحانیت در مبارزه با فرقه بهائیت
بالاتر از ملاقات با امام زمان(عج)
عواملی که باعث ترس از مرگ می شوند!
ثواب روزه ماه رجب
[عناوین آرشیوشده]