سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ثمره دانش، عمل برای زندگی است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 90 اسفند 2 , ساعت 3:38 عصر
استاد تخریبی که شاگرد کلاس عرفان بود
شهید نوریان علاوه بر توانمند کردن گردان تخریب به آموزش‌های تخصصی و عملیاتی از توامند سازی همرزمانش به سلاح ایمان و تقوا غافل نبود. ایشان در ایامی که در تهران و مرخصی بودند جزء حلقه شاگردان معنوی عارف و اصل حضرت آیت الله حق شناس بودند و ایشان علاقه خاصی به این شهید داشتند.دیماه سال 1340 محمود در میان خانواده مذهبی و در منطقه ای که دارالمومنین شمیران معروف بود به دنیا آمد. محله رستم آباد و چیذر که محمود در آن رشد و نمو کرد.مرحوم حاج آخوند رستم آبادی و نهاوندی را به خود دیده بود و مومنین محله، کسب معارف و اعتقادات اصیل دینی خود را مدیون تلاش این دو بزرگوار می‌دانستند. محمود از همان ابتدای طفولیت با قرآن آشنا شد و سعی وافری در یادگیری و حفظ آن نمود. حضور محمود به همراه پدرش در مسجد و هییت های مذهبی او را با معارف اهل بیت آشنا نمود و در کنار مشق و مدرسه از یادگیری مسایل اعتقادی غافل نبود.

جهت مطالعه ادامه مطلب کلیک کنید...

سه شنبه 90 اسفند 2 , ساعت 2:13 صبح

جوان محتضر و شفاعت پیغمبر

رسول خدا ( ص ) بر بالین جوانی که در حال احتضار ( مرگ ) بود حاضر گردید ، آن حضرت کلمه شهادت را به او تلقین فرمود ولی جوان نتوانست بگوید ، پرسید : آیا مادر دارد ؟ زنی که نزد او بود عرض کرد بلی من مادر او هستم . فرمود : آیا بر او غضبناکی ؟ گفت آری شش سال است با او حرف نزده ام . آن حضرت خواهش فرمود از او راضی شود مادر به خاطر آن حضرت از جوان در گذشت و زبان آن جوان به کلمه توحید باز شد . حضرت به او فرمود : چه می بینی ؟ گفت مردی سیاه و زشت روی بدبوی ، مرا رها نمی کند حضرت جمله ای یادش دادند  خواند و عرض کرد : می بینم مردی سفید رنگ خوشروی ، خوشبوی و خوشمنظر رو به من آورد و هیولای مهیب اولی از من دور شد . فرمود : همان جمله را تکرار کن پس از آن هیولای وحشتناک به کلی محو گردید . آن حضرت شاد شد و فرمود : خدا او را آمرزید آنگاه جوان از دنیا رفت . از این حدیت شریف استفاده می شود که یکی از آثار عقوق والدین سوء خاتمه و عاقبت به شری است که شخص بی ایمان از دنیا می رود و در نتیجه همیشه در عذاب خواهد بود . با اینکه تلقین کننده جوان ، رسول خدا ( ص ) بود تا مادرش از او راضی نگردید نتوانست شهادت را بگوید و پس از رضایت مادر و خواندن آن کلمات به برکت رسول خدا ( ص ) پروردگار   هم از او راضی شد و او را آمرزید .

با توجه به اهمیت احترام به والدین از دیدگاه معصومین در ذیل بخشی از حدیث ها و سفارشات این بزرگواران ذکر خواهد شد .

حضرت صادق ( ع )  می فرمایند : کسی که به پدر و مادرش از روی غیظ بنگرد در حالیکه والدین بر او ستم کرده باشند خداوند نماز او را نمی پذیرد . 

پیام  : که حتی در صورتی که پدر و مادر به ما ستم هم کرده باشند ما حتی اجازه نگاه کردن از روی غیظ را به آنان نداریم .

پیامبر اکرم ( ص ) فرمودند : نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر اینکه هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد به هر نظری ثواب یک حج مقبول برایش می باشد . گفتند یا رسول الله حتی اگر  در روز صد مرتبه چنین کند با ثواب آن اینگونه است  ؟  فرمودند : بلی به هر نظر ثواب حجی دارد .

پیام : توجه داشته باشیم که حج و زیارت خانه خدا هم می شود بدون رفتن به آن مکان مقدس از ثوابش بهره برد . و فراموش نکنیم که خداوند در  سوره لقمان آیه 14 فرمودند :« به انسان امر نمودیم که نخست مرا و سپس والدینش را سپاسگذاری نماید . » 

پیامبر اکرم ( ص ) فرمودند : نیکی کننده به والدین به یک درجه در بهشت از انبیا پائین تر است و عاق والدین در جهنم با فرعونیان یک درکه فاصله دارد .

حضرت هادی ( ع ) فرمودند : عقوق والدین ( کسی که والدین از او راضی نیستند ) کمی مال ، آبرو و عمر را در پی دارد و به نکبت ذلت در دنیا می کشد .

و همچنین امور زیر در روایات اهل بیت رسیده که باید در معاشرت با ایشان رعایت شود که به بعضی از آنها اشاره می شود :

1- هر گاه صدای والدین می زند آنها را به نام نخواند بلکه به لقب یا کنیه ایشان آنها را بخواند مانند : بابا ، مادر ، آقا

2- جلو آنها راه نرود و پیش از ایشان ننشیند .

3- قبل از آنها شروع به خوردن طعام ننماید .

حضرت سجاد ( ع ) با مادر خود هم خوراک نمی شدند و می فرمودند می ترسم برای لقمه ای دست دراز کنم که مادرم قصد آن را داشته و پس با این عمل رعایت حرمت و ادب را ترک کرده باشم .

4- در مجلس روی خود را از ایشان بر نگردانم .

5- در سخن گفتن صدای خود را بلند تر از ایشان قرار ندهد.

6- دست خود را بالای دست آنها قرار ندهد .

7- کاری نکند که دیگران پدر یا مادر او را بد بگویند و لعن نمایند .




دوشنبه 90 اسفند 1 , ساعت 12:46 عصر

جوانان ما تنبل نیستند

در زمانه به ظاهر متمدن ما نیز جوانانی هستند که در موقعیت های خود گرفتارند.
آنها نیز هر روز در گوشه ای از جامعه، کارهای سختی را انجام می دهند، ولی به موفقیتی که انتظارش را دارند، دست نمی یابند و به ناحق به آنها برچسب «تنبل» زده می شود.
این جوانان، زمانی که پای طنز، ارتباطات اجتماعی و صدها مهارت دیگر به میان می آید، می درخشند، اما متاسفانه حاصل کارشان آن چیزی نیست که انتظار نزدیکان والدینشان را برآورده سازد آنها نیز رنج و زحمتی را متحمل می شوند، اما به هیچ جا نمی رسند.
این دسته از جوانان گناهی ندارند که از زحماتشان تقدیر نمی شود. آنها عمدی ندارند که توانایی ها و استعدادهایشان، آنها را به طرف اموری که از نظر بزرگترها، موفقیت تلقی می شود، نمی کشاند و فقط تاوان گناهی را پس می دهند که خودشان هم نمی دانند چیست و به خاطر هیچ، سرزنش و مجازات می شوند.
فراموش نکنیم زمانی که فردی را «تنبل» می نامیم و هنگامی که شخصیت او را در میان جمع خرد می کنیم، در واقع او را به داشتن صفتی «زشت» که خود او نیز از آن بی خبر است، محکوم می کنیم.
والدین باید به این باور مهم برسند که «تنبلی درسنین جوانی واقعیت خارجی ندارد و دروغی بیش نیست.» فرزندان به اصطلاح «تنبل» ما دوست دارند نمرات عالی بگیرند تا از سوی ما تشویق شوند.
پس هنگامی که بازدهی فردی، پایین است، نباید او را سرزنش یا متهم به «تنبل بودن» کرد، بلکه باید دید چه موانعی بر سر راه تمایل او به باروری وجود دارد.
همه انسان ها با کشش درونی باروری به دنیا آمده اند. در درون همه، جوانه ای وجود دارد که در انتظار رشد است. از همان روزی که می فهمیم در پیرامون ما چه می گذرد، دلمان می خواهد نشان دهیم که قادریم چه کارهایی را انجام بدهیم، اما برخی از فرزندان ما، در مرحله خاصی از زندگی شان دچار آفت می شوند و امکان میوه دادن را از دست می دهند و در نتیجه به تنبلی «متهم» می شوند.
ولی در حقیقت این گناه به گردن آنها نیست، بلکه آنها از نقصی درونی رنج می برند که میوه دادن آنها را با مشکل روبه رو می کند. باید گفت این جوانان ما «تنبل» نیستند، بلکه از بازدهی مفید، آن گونه که ما فکر می کنیم ناتوانند.
روش های کارسازی برای کمک به آنها وجود دارد. مهم تر این که کارهای زیادی برای پیشگیری از این عارضه از دستمان برمی آید، اما در ابتدا برای این که بتوانیم درست عمل کنیم، باید ناتوانی ها و ضعف ها را بشناسیم و راه حل های مقابله با آنها را بیابیم.
مشکلات یادگیری بسیاری از این افراد کاملا مشهود است. این مشکلات به صورت ضعف در انجام برخی کارها و ناتوانی در سازگاری با برخی افراد بروز پیدا می کند.
درنگاهی کوتاه، بسیاری از جوانانی که متهم به «تنبلی» می شوند لایق و کارآمدند.
آنها گاهی اوقات آنقدر باهوشمند که باعث تعجب اطرافیانشان می شوند، اما در حقیقت پس از مدتی کاوش درمی یابیم که این گونه نیست. این افراد کسانی هستند که اطلاعات را خوب جذب و پردازش می کنند ولی در به فعل درآوردن آنها ناتوان انند.
اغلب اوقات، آنان را افرادی می یابیم که می توانند دانسته های خود را به خوبی توصیف کنند، ولی نمی توانند آموخته هایشان را به بهره وری برسانند؛ انگار دچار معلولیت هستند و نمی توانند از توان و نیروی خود، خوب استفاده کنند. به همین علت دریافت های آنها از محیط اطراف بیشتر از برون دادشان است.
ناامیدی این گونه جوانان از خودشان بیش از ناامیدی دیگران از آنهاست. اما متاسفانه ما والدین در یک برخورد کاملا سطحی می گوییم که آنها «تنبل» هستند.

منبع : روزنامه کیهان


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ