سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 89 فروردین 9 , ساعت 7:21 صبح

ترنم رحمت

سوال و جواب اعرابی از حضرت رسول اکرم ( ص )‏ 6 روایت است از انس بن مالک که روزی حضرت رسالت پناه در مسجد نشسته بودند ، ناگاه مردی از اعراب وارد شد و بر آن حضرت سلام کرد ، حضرت جوابش را دادند . عرض کرد سوال چندی دارم و جواب آن را از شما می خواهم . حضرت فرمودند : بپرس تا جواب بشنوی .

عرض کرد می خواهم داناترین مردم باشم ،

فرمود : از خدا بترس.

عرض کرد می خواهم از خاصان درگاه خدا باشم ،

فرمود : شب و روز قرآن بخوان.

عرض کرد می خواهم همیشه دل من روشن باشد ،

فرمود : مرگ را فراموش نکن.

عرض کرد می خواهم همیشه در رحمت حق باشم ،

فرمود : با خلق خدا نیکی کن.

عرض کرد می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد،

فرمود : توکل به خدا کن.

عرض کرد می خواهم در چشم مردم خوار نباشم ،

فرمود : پرهیزگار باش.

عرض کرد می خواهم عمر من طولانی باشد ،

فرمود : صله رحم کن.

عرض کرد می خواهم روزی من وسیع گردد ،

فرمود : همیشه با وضو باش.

عرض کرد می خواهم به آتش دوزخ نسوزم ،

فرمود : چشم و زبان خود را( از گناه ) ببند.

عرض کرد می خواهم بدانم گناهانم به چه چیز ریخته می شود ،

فرمود: به تضرع و توبه به حال بیچارگی.

عرض کرد می خواهم سنگین ترین مردم باشم ،

فرمود : از کسی چیزی مخواه.

عرض کرد می خواهم پرده عصمتم دریده نشود ،

فرمود : پرده کس را ندر.

عرض کرد می خواهم که گورم تنگ نباشد،

فرمود : مداومت کن به تلاوت سوره تبارک.

عرض می خواهم مال من بسیار شود ،

فرمود : مداومت کن به تلاوت سوره واقعه هر شب.

عرض کرد می خواهم فردای قیامت ایمن باشم ،

فرمود : میان شام و خفتن به ذکر خدا مشغول باش.

عرض کرد می خواهم خداوند را در نماز حاضر یابم ،

فرمود : در وقت ساختن وضو بسیار دقت کن.

عرض کرد می خواهم از خاصان باشم ،

فرمود: در کارها راستی و درستی پیشه کن.

عرض کرد می خواهم در نامه عمل من گناه نباشد و همیشه خیر و خوبی باشد ،

فرمود : به پدر و مادر خود نیکی کن.

عرض کرد می خواهم برای من عذاب قبر نباشد ،

فرمود : جامه خود را پاک نگهدار.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ